کد مطلب:124438 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:126
نوه و فرزند پیامبر
[45]-237- طبرانی با سند خود از معمر، از ایوب از ابن سیرین نقل كرده است:حسن بن علی علیه السلام فرمود:
اگر میان جابرسا و جابلقا را جست و جو كنید، كسی را كه جدش پیامبر صلی الله علیه و آله باشد جز من و برادرم پیدا نخواهید كرد، و [با این حال،] من می بینم كه دور معاویه جمع می شوید، «و نمی دانم شاید او برای شما فتنه، و تا چندگاهی وسیله ی برخورداری باشد» [1] .
معمر گفت:جابرسا و جابلقا، مشرق و مغرب است. [2] .
[46]- 238- ابن عبد ربه می گوید:حسن بن علی علیه السلام نزد معاویه رفت. عمرو بن عاص به معاویه گفت:ای امیر! حسن در سخن گفتن، ناتوان است. اگر وادارش كنی كه بر منبر رود و سخن گوید و مردم سخنش را بشنوند، عیبش آشكار می شود و از چشم مردم می افتد. و معاویه چنین كرد و او بر منبر رفت، و زیبا سخن گفت، سپس فرمود:ای مردم! اگر در میان شرق و غرب مدینه، در جست و جوی فرزند پیامبر خود برآیید، جز من و برادرم را نیابید [با این حال، سراغ معاویه رفته اید] «و نمی دانم شاید او برای شما فتنه و تا چندگاهی وسیله ی برخورداری باشد.» عمرو بن عاص ناراحت شد و خواست سخنش را قطع كند، از این رو
[ صفحه 228]
گفت:ابامحمد! آیا خرما را توصیف می كنی؟ فرمود:آری. باد شمال بارورش می كند و باد جنوب آن را می پرورد و آفتاب آن را می رساند و ماه آن را رنگ آمیزی می كند.
گفت:ای ابامحمد! آیا چگونگی دستشویی رفتن را بیان می فرمایی؟ فرمود:آری، از بیرون روی در زمین هموار خودداری می كنی تا از دید مردم پنهان شوی. رو به قبله و پشت به قبله ننشین، و با سرگین و استخوان، خود را پاك نكن، و در آب راكد بول نكن. [3] .
[47]-239- اربلی می گوید:به امام حسن علیه السلام گفته شد:تو عظمت داری. فرمود:نه، بلكه عزت دارم؛ خداوند متعال فرمود:«و عزت، متعلق به خدا و پیامبر او و مؤمنان است [4] «. [5] .
در نقل دیگری آمده است:كسی به امام حسن علیه السلام گفت:در تو كبر است. فرمود:هرگز، كبر تنها متعلق به خداست، در من عزت است. [6] .
[48]-240- اربلی می گوید:
كسی نزد امام حسن علیه السلام آمد و گفت:فلانی از تو بدگویی می كند. امام حسن علیه السلام فرمود:مرا در زحمت انداختی؛ اكنون تصمیم گرفتم از خدا برای خودم و او آمرزش بخواهم. [7] .
[49]-241- یعقوبی می گوید:
معاویه گفت:كسی نزد من سخنی كه نخواهم تمام شود، محبوب تر از حسن بن علی علیه السلام نگفته است و از او هرگز سخن ناسزایی نشنیده ام مگر یك بار كه درباره ی زمینی میان او و عمرو بن عثمان بن عفان برخوردی پیش آمد، و حسن بن علی علیه السلام كاری كرد كه عمرو نپسندید، و حسن علیه السلام فرمود:او نزد ما جز چیزی كه خوارش كند ندارد. این، بدترین ناسزایی بوده كه از او شنیده ام. [8] .
[ صفحه 229]
اگر میان جابرسا و جابلقا را جست و جو كنید، كسی را كه جدش پیامبر صلی الله علیه و آله باشد جز من و برادرم پیدا نخواهید كرد، و [با این حال،] من می بینم كه دور معاویه جمع می شوید، «و نمی دانم شاید او برای شما فتنه، و تا چندگاهی وسیله ی برخورداری باشد» [1] .
معمر گفت:جابرسا و جابلقا، مشرق و مغرب است. [2] .
[46]- 238- ابن عبد ربه می گوید:حسن بن علی علیه السلام نزد معاویه رفت. عمرو بن عاص به معاویه گفت:ای امیر! حسن در سخن گفتن، ناتوان است. اگر وادارش كنی كه بر منبر رود و سخن گوید و مردم سخنش را بشنوند، عیبش آشكار می شود و از چشم مردم می افتد. و معاویه چنین كرد و او بر منبر رفت، و زیبا سخن گفت، سپس فرمود:ای مردم! اگر در میان شرق و غرب مدینه، در جست و جوی فرزند پیامبر خود برآیید، جز من و برادرم را نیابید [با این حال، سراغ معاویه رفته اید] «و نمی دانم شاید او برای شما فتنه و تا چندگاهی وسیله ی برخورداری باشد.» عمرو بن عاص ناراحت شد و خواست سخنش را قطع كند، از این رو
[ صفحه 228]
گفت:ابامحمد! آیا خرما را توصیف می كنی؟ فرمود:آری. باد شمال بارورش می كند و باد جنوب آن را می پرورد و آفتاب آن را می رساند و ماه آن را رنگ آمیزی می كند.
گفت:ای ابامحمد! آیا چگونگی دستشویی رفتن را بیان می فرمایی؟ فرمود:آری، از بیرون روی در زمین هموار خودداری می كنی تا از دید مردم پنهان شوی. رو به قبله و پشت به قبله ننشین، و با سرگین و استخوان، خود را پاك نكن، و در آب راكد بول نكن. [3] .
[47]-239- اربلی می گوید:به امام حسن علیه السلام گفته شد:تو عظمت داری. فرمود:نه، بلكه عزت دارم؛ خداوند متعال فرمود:«و عزت، متعلق به خدا و پیامبر او و مؤمنان است [4] «. [5] .
در نقل دیگری آمده است:كسی به امام حسن علیه السلام گفت:در تو كبر است. فرمود:هرگز، كبر تنها متعلق به خداست، در من عزت است. [6] .
[48]-240- اربلی می گوید:
كسی نزد امام حسن علیه السلام آمد و گفت:فلانی از تو بدگویی می كند. امام حسن علیه السلام فرمود:مرا در زحمت انداختی؛ اكنون تصمیم گرفتم از خدا برای خودم و او آمرزش بخواهم. [7] .
[49]-241- یعقوبی می گوید:
معاویه گفت:كسی نزد من سخنی كه نخواهم تمام شود، محبوب تر از حسن بن علی علیه السلام نگفته است و از او هرگز سخن ناسزایی نشنیده ام مگر یك بار كه درباره ی زمینی میان او و عمرو بن عثمان بن عفان برخوردی پیش آمد، و حسن بن علی علیه السلام كاری كرد كه عمرو نپسندید، و حسن علیه السلام فرمود:او نزد ما جز چیزی كه خوارش كند ندارد. این، بدترین ناسزایی بوده كه از او شنیده ام. [8] .
[ صفحه 229]
[1] انبياء:111؛ (و ان أدري لعله فتنة لكم و متاع الي حين).
[2] معجم الكبير 87:3، ح 2748.
[3] العقد الفريد 19 4.
[4] منافقون:8.
[5] كشف الغمة 574:1.
[6] بحارالانوار 235:24، ح 40.
[7] كشف الغمة 575:1.
[8] تاريخ يعقوبي 136:2.